زبانحال حضرت رقیه سلاماللهعلیها با سر مطهر پدر
شاعر : روح الله قناعتیان
نوع شعر : مرثیه
وزن شعر : مفعول مفاعلن مفاعیلن فع
قالب شعر : غزل
از بس که سکوت، با دلـم ور رفته از دست همه حـوصـلـهام سر رفته
چـادر که بـپـوشم، عـمـهام میگوید قـربان عـزیـزم، چه به مـادر رفـته
من مختصرم کوچک وکوتاه و غریب عـمـرم، به سه تا، آیـۀ کـوثـر رفته
از گـریـۀ من حـرامـیـان میلـرزند انـگـار عـلی، به فـتح خـیـبـر رفـته
با این هـمه درد اسـتـخـوانِ پـهـلـوم از جای خودش گـمان کنم در رفته
جـز زخــم کـف پـا و تـب تـاولهـا باقی هـمه روضـهها به مـادر رفته
بـابـا بـه خـدا بـیـا؛ بـیـا جـان عـمـو من خـسته شدم حـوصلهام سر رفته
|